کد مطلب:37327
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
پاسخ امام رضا(ع) به عمران كه سؤال كرد: «با چه چيز خداوند را شناختهايم» و نيز تفسير آن چيست؟
امام فرمود: «بِغَيْرِهِ» [خداوند سبحان را با غير ذات او شناختهايم.]
«عِمْرَانُ: فَأَيُّ شَيْئٍ غَيْرُهُ؟» [غير ذات خداوندي كه بوسيلة آن خدا را شناختهايم چيست؟]
«أَلْإمَامُ: مَشِيَّتُهُ وَاٌسْمُهُ وَ صِفَتُهُ وَ مَاأَشْبَهَ ذَلِكَ، وَ كُلُّ ذَلِكَ مُحْدَثٌ مَخْلُوقٌ مُدَبَّرٌ»
[امام عليّ بن موسي الرّضا فرمود: بوسيلة مشيّت و اسم و صفت خداوندي و آنچه كه شبيه بآنست و همة آنها حادث و مخلوق و مورد تدبير است.]
از سياق دو سؤال و پاسخ فوق معلوم ميشود كه مقصود امام عليّ بن موسي الرّضا از اينكه «خدا را با غير خدا ميشناسيم» ذات اقدس الهي است كه تصوّر و درك آن براي بشر امكانناپذير است، زيرا تصوّر و درك بشر همواره به موضوعي متعلّق ميشود كه داراي هويّتي باشد كه با كمّيّت و كيفيّت خاصّي نمودار گردد و بتواند در برابر ذهن آدمي بر نهاده شود و مسلّم است كه ذات اقدس رُبوبي مافوق انواع كمّيّتها و كيفيتها و هرگونه اَعراض و نمودهاي جسماني ميباشد، پس شناخت ما دربارة خدا بوسيلة غيرذات اقدس بوجود ميآيد. ممكن است گفته شود: در آغاز دعاي صباح منقول از اميرالمؤمنين عليهالسّلام چنين آمده است:
«يَامَنْ دَلَّ عَلَي ذَاتِهِ بِدَاتِهِ»
[اي خداوندي كه با ذات خود به ذات خود دلالت نمودهاي.]
پاسخ اين اعتراض با نظر به دلالت عقل و منابع قطعي اسلامي كه تصوّر ذات خداوندي را امكانناپذير معرّفي مينمايند، دو چيز است: يكي اينكه ذات چنانكه به حقيقت اصلي موجود اطلاق ميشود، مانند حقيقت آب كه عبارتست از دو عنصر تفاعل يافته با نسبت معيّن، همچنان به موجوديّت عامّ و پايدار يك شيئ كه قابل دريافت است نيز گفته ميشود، مانند صفت صادر كننده كه براي علّت امري است عامّ و پايدار، لذا شناخت علّت با اين صفت، مانند شناخت با حقيقت و ذات آن است.
دوم ـ شناخت با واسطه است، باين معني كه ذات خداوندي را بوسيلة مخلوقات و آثاري كه بوجود آورده است ميتوان شناخت. بنابراين، مقصود از «يَامَنْ دَلَّ عَلَي ذَاتِهِ بِدَاتِهِ» اينست كه اي خداوندي كه ذات او بوسيلة مخلوقاتي كه آفريده است به ذات خود دلالت مينمايد. در يكي از جملات دعاي ابوحمزة ثِمالي چنين آمده است كه:
«بِكَ عَرَفْتُكَ» [بوسيلة تو، ترا شناختم.]
«وَلَوْلَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ» [و اگر تو نبودي نميدانستم تو كيستي.]
البتّه احتمال ميرود معناي جملة دوم اينست كه وسيلة شناخت صفات و افعال خداوندي نمود خود صفات و افعال او است. اين دو جمله ميتواند مفسّر جمله «يَامَنْ دَلَّ عَلَي ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» با معناي اوّل كه گفتيم بوده باشد، يعني مقصود از ذات، موجوديّت عامّ و پايدار خداوندي است كه قابل دريافت است. اين موجوديّت ممكن است يكي از بارزترين صفات خداوندي بوده باشد، مانند ضرورت و وجوب وجود، كه بجرأت ميتوان گفت: بديهيترين صفت خداونديست. بنابراين، شناخت خداوندي بوسيلة صفت و مفاهيم مأخوذه از اسماءِ خداوندي و مشيّت او چنانكه در پاسخ امام جملهاي وجود دارد كه تا اندازهاي مبهم بنظر ميرسد، و آن اينست: «و كُلُّ ذَلِكَ مُحْدَثٌ، مَخْلُوقٌ، مُدَبّرٌ». اينكه مشيّت خداوندي مانند ارادة او حادث و مخلوق و تدبير شدة خداوندي است، جاي ترديد نيست، ولي حدوث اسماء و صفات خداوندي بايد مورد دقّت بيشتري قرار بگيرد، زيرا مقصود امام صفات فعلي و آن صفاتي است كه براي برقرار كردن ارتباط معرفتي انسانها با خدا انتزاع ميشود، مانند رحمان و رحيم و خالق و رازق كه هر يك از آنها اتّصاف خداوندي را با مفهوم خود بيان مينمايد، و از طرف ديگر مساوي ذات خدا نيست، بلكه از كاري كه خداوند انجام ميدهد انتزاع ميشود (صفت فعل) حادث و مخلوق ميباشد.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 15
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.